مهندسی کشاورزی - زراعت

آموزش و ترویج تولیدات کشاورزی

مهندسی کشاورزی - زراعت

آموزش و ترویج تولیدات کشاورزی

سال آوری درختان میوه

با سلام خدمت دوستان عزیز مدتی بود به علت مشغله کاری امکان درج مطلب در وبلاگ میسر نبود که بابت این مسئله از همه دوستان عذر می خوام


سال آوری درختان میوه

سال آوری به معنای تولید محصول بیشتر در یک سال و عدم تولید یا تولید محصول کمتر در سال بعد است. آنچه در ارتباط مستقیم با تولید محصول است جوانه های زایشی و تولید گل است. پس در سال بیار یا پر بار درخت تعداد جوانه های زایشی بیشتر و تولید گل بیشتر است و در سال کم بار یا نیار درخت تعداد جوانه های زایشی کم یا اصلاً وجود ندارند. حال برای یافتن علت سال آوری باید بدنبال علت عدم تولید یا تولید بیش از حد جوانه های زایشی باشیم.

چنانچه به موقعیت درخت در سال بیار یا پربار توجه کنیم در آخر فصل یعنی در زمان برداشت درخت خسته ای راداریم که در حال ریزش یا از دست دادن جوانه های سال بعد خود است. در سال بیار درخت میوه در صورت کمبود مواد غذایی و عدم تغذیه درست قادر نیست تمام نیاز غذایی میوه ها را تامین نموده و لذا میوه ها در زمان پرشدن یا از محتوای مواد غذایی موجود در جوانه های سال بعد بهره می گیرند بعبارتی آنها را تخلیه می نمایند و یا میوه ها مانع از رسیدن مواد غذایی به جوانه های سال بعد شده چونکه میوه ها در سر راه عبور مواد غذایی از برگ به جوانه ها قرار دارند. پس جوانه های سال آینده خصوصاً در سال بیار درخت یا کمتر مواد غذایی را دریافت می کنند و یا مواد غذایی خود را ازدست داده و تخلیه می شوند لذا با ضعیف شدن این جوانه ها زمینه برای ریزش آنها فراهم می گردد.

حال درختی که بدلیل ضعف و خستگی جوانه های خود را از دست داده دیگر توان تولید محصول مناسب را ندارد. پس بدلیل نداشتن جوانه های زایشی محصولی تولید نخواهد شد یعنی درخت در سال نیار خود است . برای مرتفع کردن این مشکل باید تلاش نمود در سال بیار جوانه های زایشی بیشتری را حفظ کرد که این ممکن نیست مگر با تغذیه کافی و درست درخت. در سال بیار باید آنقدر مواد غذایی در دسترس درخت باشد تا علاوه بر تامین مواد غذایی مورد نیاز برای میوه ها بخشی نیز به جوانه های سال بعد برسد و میوه ها مجبور به دزدی مواد غذایی از جوانه های سال بعد نشوند. پس سال آوری قابل کنترل است و با تقویت درخت می توان حداقل فاصله تولید بین سال بیار و نیار را کاهش داد.

منبع: گوگل

آفت خوشه خوار انگور

انگور یکی از محصولات مهم و با ارزش کشور است که به صورت های تازه (مجلسی)کشمش و یا فرآورده هایی مثل شیره و آب انگور مورد استفاده قرار می گیرد. تولید سالیانه این محصول در ایران حدود دو میلیون تن است که پس از سیب و مرکبات در رتبه سوم قرار دارد.

بزرگترین آفتی که این محصول را تهدید مینماید آفت خوشه خوار است که تقریبا در کلیه موارد موستانها  فعالیت دارد و در برخی از مناطق مانند آذربایجان غربی خسارت وارده توسط این آفت بسیار چشم گیر است . در سال های طغیانی خسارت آن حدود 90 درصد بیان شده است . در بعضی از موارد این آفت در داخل حبه های کشمش نیز دیده می شود .

که در این مقاله سعی ب آن است که مشخصات ظاهری آفت.طرز زندگی .علایم خسارت و نحوه مبارزه با آن به بیانی ساده و روشن و در عین اختصار برای بهره برداران عزیز مورد بحث قرار میگیرد


دانلود کامل مقاله


سرمازدگی در درختان میوه و روشهای جلوگیری از آن

مقدمه
اکثر درختان میوه منطقه معتدله در معرض یخبندان زمستان یا سرما زدگی بهاره قرار می گیرند که این امر موجب خسارتهای شدید اقتصادی می گردد. حتی آن دسته از مناطق تولید میوه که در موقعیتهای جغرافیایی خاص احداث می شوند که خسارت وارده ناشی از سرما در آنها به حداقل کاهش داده شده نیز بعضا با این حوادث مواجه   می گردند. باغداران کاملا از نتایج زیانبار عدم محافظت درختان در برابر سرمای زمستان مطلع هستند. لذا اعتقاد به مقاومت در برابر سرما به عنوان یک پدیده و ابزار کمکی برای جلوگیری از بروز خسارت ناشی از سرما از نظر باغداران از اهمیت اساسی برخوردار است. گیاهان درحال رشد غیر مقاوم بوده و قادر به مقاوم شدن نیستند. لذا رکود در طول ماههای سرد زمستان برای بقائ گیاهان و درختان میوه ضروری می باشد. درختان میوه در زیستگاهای طبیعی خود به ندرت توسط سرما صدمه می بینند زیرا در آنها مکانیسم سازگاری در آنها توسعه یافته است که به آنها اجازه می دهد در طول شرایط آب و هوایی شدید زمستان به حالت رکود بروند.
یخ زدگی  زمستانه
عامل پراکندگی گونه های مختلف درختان میوه در روی کره زمین مقاومت یا حساسیت درختان به سرمای زمستانه می¬باشد. در مناطق سرد از ارقام مقاوم به سرما و از پایه های مقاوم به سرما استفاده می شود. در اثر سرمای بیش از حد  زمستان، گونه های پوست نازک شکاف خورده و در اثر یخبندان شاخه ها سیاه می شوند. در گیاهان چوبی مقاوم، در اثر یک سری تغییراتی که حاصل می شود در اواخر تابستان و پاییز موجب مقاوم شدن آنها در برابر سرما می گردد. در طی مقاوم شدن درختان تغیرات زیادی در درختان صورت می پذیرد. اولین مرحله مقاوم شدن توسط روزهای کوتاه شروع می شود که منجر به توقف رشد می شود. دومین مرحله مقاوم شدن مستلزم دمای پایین        می باشد که مواد محرک مقاومت ساخته می شود. تدابیر زراعی در مقاومت کونه های درختان میوه تاثیر بسزایی دارد. ازجمله تجمع کربوهیدراتها کافی در درختان میوه و اندامهای آن موجب افزایش مقاومت در برابر سرما              می گردد. آبیاری بی رویه، دادن کود ازته بیش از حد، محصول زیاد ، ریزش زود هنگام برگها، تولید محصول بیشتر، هرس زود هنگام موجب کاهش مقاومت درختان میوه می شود. پایه های درختان میوه نیز در میزان مقاومت آنها به سرمای زمستانه متفاوت می باشد. برای مثال پایه های سیب مالینگ 19 و 2، پایه مالینگ مرتون 104 و 111 مقاوم به سرما هستند. در گلابی هنگامی که روی پایه بذری پیوند شده و از میان پایه اولدهام استفاده می شود، مقاومت در برابر سرما فزایش می یابد. پایه محلب که برای گیلاس به کار برده می شود مقاوم به سرما می باشد. پایه نارنج سه برگ مقاوم به سرما بوده و برای مرکبات به کار برده می شوند. پایه آلوی ماریانا نیز مقاوم به سرما بوده و برای آلو و هلو مورد استفاده قرار می گیرد.
سرما زدگی بهاره
سرمای دیررس بهاره موجب آسیب دیدن جوانه های تازه بیدار شده درختان میوه می شوند و در صورت دیررس بودن بیشتر این نوع سرماها، حتی به میوهای تازه تشکیل شده نیز خسارت وارد می کند. جوانه های بارور در حال رکود به سرمای زمستانه مقاوم هستند اما مقاومت آنها هنگام بیدار شدن جوانه ها کاهش می یابد. به طور کلی جوانه های گل در دمای 2- و 3- درجه سانتیگراد از بین می روند. میوهای تازه تشکیل شده نسبت به گلها حساس تر هستند و در منفی 0.5- درجه سانتیگراد آسیب می بینند. در اوایل بهار جبهه های سرد هوا در منطقه پرورش درختان میوه و در شبهای بدون ابر موجب خسارت دیدن جوانه درختان میوه می گردد.
روشهای جلوگیری از سرمای زدگی بهاره
روشهای مختلفی برای جلوگیری از سرمای دیررس بهاره وجود دارد که می تواند جوانه های گل و میوهای تازه تشکیل شده درختان میوه را از سرما زدگی محافظت کند.
1- انتخاب ارقام دیر گل
در مناطقی که احتمال خطر سر مایه دیر رس بهاره است با توجه به تاریخ گلدهی ارقام مختلف یک گونه درختی می توان از ارقام دیر گل استفاده کرد این ارقام با توجه به دیر بازکردن گل کمتر با سرما های دیر رس بهاره مواجه می شوند اخیرا در برخی مناطق از بادام های دیر گل استفاده به عمل می¬آید.
2- استفاده از ترکیبات شیمیایی
استفاده از اتفن درختان میوه هسته دار در پاییز موجب دیر باز شدن جوانه ها به مدت 12-4 .روز در بهار می شود. استفاده از هورمون نفتالین استیک اسید در بهار موجب تا خیر 2-1 هفته در زمان گلدهی درختان می گردد
3- موقعیت و محل باغ
در مناطق شیب دار و کنار تپه های ماهور در صورت احتمال وجود سرما های دیر رس بهاره محل باغ را در شیب های شمالی انتخاب می کنند تا در اوایل بهار دیر تر گر م شده و موجب تاخیر در بیدار شدن جوانه ها گردد. ایجاد باغ میوه در کنار جنگل ها، رود خانه ها، برکه ها و کنار سواحل که دارای هوای مرطوب و نقطه شبنم بالا هستند آسیب های سرمای بهاره را کاهش می دهد.
4- پاشیدن آب بر روی درختان
پاشیدن آب بر روی شاخه های  درختان میوه در دمای صفر درجه سانتیگراد موجب تشکیل یخ می شود. به ازای هر لیتر آب که یخ می شود 80 کیلو کالری گرما آزاد می شود.گرمای آزاد شده موجب گرم شدن اجسامی که در تماس با آب هستند می¬شود در ضمن تشکیل یک لایه نسبتا عایق یخ در اطراف جوانه موجب می¬شود تا دمای جوانه از صفر درجه سانتیگراد پایین نیاید برای این منظور می¬توان از سیستم آبیاری بارانی استفاده کرد و یا توسط محلول پاش¬ها روی درختان میوه آب پاشید. پاشیدن آب باید در دمای صفر درجه سانتی¬گراد انجام گیرد.
5- تدابیر زراعی
نوع سطح خاک در محافظت دمای هوا تاثیر دارد و اختلاف دمای حدود 1/7 درجه سانتی گراد ایجاد میکند. برای محافظت در برابر سرما و یخبندان های ناشی از تشعشع، خاک باید مرطوب و عاری از علف های هرز و شخم نخورده باشد.  زیرا زمین شخم خورده دارای هوای بیشتر بوده و گرمای ویژه کمتری دارد از این رو خاک شخم خورده سریع تر سرد می¬شود اما خاک های مرطوب دیرگرم شده و دیر تر دمای خود را از دست میدهند علفهای سطح خاک نیز نوعی هدایت کننده گرما ارخاک به هوا می باشند تدابیر زارعی ذکر شده یخ زده گی را در لایه 15سانتی متر سطح خاک به تاخیر می اندازد و بویژه برای جلو گیری از سرما زدگی گیاهانی همچون توت فرنگی و انگور موثر واقع می گردد.
6-گرم کردن باغ توسط بخاری های باغی
کار گذاشتن بخاری یا پلارهای باغی در قسمت های مختلف باغ و سوزاندن موادی همچون چوب نفت یا گازوییل موجب گرم شدن باغ می گردد. این روش در مناطق سردسیری ممکن است تاثیر زیادی نداشته باشد اما در مناطق نیمه گرمسیری مثلا در باغات مرکبات، انار، انجیر زیتون و غیره می¬تواند موثر واقع شود.
7- ایجاد دود برای کاهش تشعشع
در شب های که احتمال بروز سرما می باشد با سوزاندن کاه وکلش و مواد دیگر موجب ایجاد دود در هوای باز گردید ذرات معلق در هوا هر چقدر بیشتر باشد انعکاس حرارت به سقف آسمان تقلیل می یابد زیرا تشعشع حرارت که با طول موج های بلند به طرف آسمان منعکس می شود توسط ذرات هوا جذب شده و دمای باغ را حفظ می کنند
8- ایجاد بادشکن در اطراف باغ
کشت درختان باد شکن همچون چنار زبان گنجشک، افرا و غیره در جهت شمالی که باد های سرد می¬زود موجب محافظت درختان میوه از سرما می شود.

منبع : وب سایت سازمان جهاد کشاورزی لرستان

گرده افشانی درختان میوه توسط زنبور عسل بخش اول

نزدیک به ۱۰۰۰ گونه زنبور عسل در شمال غربی آمریکا، نزدیک به اقیانوس آرام شناخته شده‌اند که تنها تعداد اندکی از آن‌ها برای گرده‌افشانی در باغ‌ها مفید تشخیص داده شده‌اند. استفاده از حشره‌کش‌ها و از دست رفتن محیط‌های مساعد آشیانه سازی سبب کاهش تعداد زنبور‌های وحشی گرده افشان شده است. زنبور‌های بامبل(Bumble bee) به سبب داشتن موهای زیاد و جثه بزرگ، گرده افشان‌های خوبی هستند، اما متاسفانه قادر به تولید جمعیت فراوانی از این نوع زنبور نبوده‌ایم. زنبور‌های وحشی دیگری نیز وجود دارند، اما تعداد آن‌ها برای یک گرده افشانی مناسب کافی نیست.

زنبور‌های عسل، مهمترین حشرات گرده افشان برای تولید تجاری میوه‌اند. زنبور‌ها تنها حشرات پرورش یافته‌ای هستند که از آن‌ها می‌توان برای گرده افشانی باغ‌ها استفاده کرد. از آن رو که این حشرات، گرده افشان‌های کارآمدی هستند، هر زمان، هر مکان و هر گلی که لازم باشد می‌توان از آن‌ها بهره گرفت و تعدادشان قابل کنترل است.

برای باغداران عملی نیست که خودشان صاحب کندوی زنبور عسل باشند، چرا که مانند دیگر حیواناتی که در مزارع نگهداری می‌شوند، در تمامی سال به مراقبت نیاز دارند. از سوی دیگر، باغدار، تنها مدت کوتاهی به یک کندوی خوب نیاز دارد. بنابراین، باغدار همیشه به مهارت زنبوردار در پرورش کندوهای سالم در هنگام باز شدن گل‌ها بسیار وابسته است.

رفتار زنبور عسل در هنگام چرا

در هر زمان معین تقریباً ۱/۳ زنبور‌های کندو در حال چرا و به دنبال شهد یا دانه‌ی گرده‌اند. زنبورهای در حال چرا، بندرت در یک پرواز دانه‌ی گرده و شهد را همزمان جمع آوری می‌کنند. یک زنبور در هر پرواز بر ۵۰ تا ۱۰۰ گل می‌نشیند. نسبت زنبور‌های جمع کننده‌ی شهد به دانه گرده، به امکان پرواز، نیازهای کندو و فراوانی شهد و دانه گرده بستگی دارد. بط.ر کلی، ۸۰% زنبور‌هایی که بر گل‌های سیب می‌نشیند شهد و 20% آن‌ها دانه گرده جمع‌اوری می‌کنند. بیشتر (۸۰%) زنبور‌های عسل که بر گل‌های گیلاس و آلبالو می‌نشینند، دانه گرده گرد می‌آورند. از آنجا که زنبور‌های جمع کننده دانه گرده، بیشتر از زنبور‌های جمع کننده شهد در گرده افشانی موثرند، باغداران کندوهایی را ترجیح می‌دهند که درصد بیشتری از جمعیت آن از گروه جمع کنندگان دانه گرده باشند. کندوهای بزرگ که تعداد زیادی زنبور‌های نوزاد دارند، پیش از کندوهای کوچک، زنبور جمع کننده دانه گرده به بیرون می‌فرستند.

زنبورها شهد را از بالا و یا از کناره گل سیب جمع‌آوری می‌کنند و ممکن است که در گرده افشانی گل‌ها موثر باشند یا نباشند. زنبورهایی که با نشستن در بالای گل، با فرو کردن زبان خود به درون گل، شهد را جمع‌آوری می‌کنند، بر اثر تماس با سطح کلاله همیشه عمل گرده افشانی را انجام می‌دهند. زنبور‌هایی که پاهایشان را روی گلبرگ‌ها می‌گذارند و از کنار گل و با فرو بردن زبانشان از بین پرچم‌ها، شهد را جمع‌آوری می‌کنند به سبب عدم تماس با سطح کلاله، عمل گرده‌افشانی را انجام نمی‌دهند.

تنها در حدود ۵۰% از گردآورندگان شهد در سیب لبنانی از بالای گل عمل می‌کنند. به همین سبب امکان دگرگرده‌افشانی موثر کمتر خواهد بود. در یک باغ سیب که رقم‌های گرده دهنده بدون گل بودند، تنها ۷%  از زنبورها در سیب قرمز لبنانی از بالای گل شهد جمع آوری می‌کردند. در بیشتر سیب‌های زینتی که به عنوان گرده دهنده کاشته می‌شوند، درصد زیادی از زنبور‌ها از بالای گل شهد جمع اوری می‌کنند و در نتیجه دگرگرده‌افشانی بسیار موثر انجام می‌شود.

از دیدگاه شیوه‌ی گِردآوری شهد توسط زنبور عسل، آن‌ها که از کنار عمل می‌کنند بازدهی بیشتری دارند، چرا که 2 ثانیه زودتر این کار را انجام می‌دهند. روش چَرا، رفتاری آموختنی و شرطی است؛ یعنی زنبوری که از کنار گل عمل می‌کند، تنها در شرایط اجبار و اضطراب به جمع‌آوری شهد از بالای گل روی می‌آورد. تعداد زنبور‌هایی که در سیب قرمز لبنانی از بالای گل شهد را گِرد‌آوری می‌کنند، تابعی از ساختمان گل و رقم گرده دهنده برای دگر‌گرده افشانی است.

بر پایه مشاهدات ما در گل‌هایی که گلبرگ‌هایشان کاملاً باز می‌شوند و فاصله‌ی بیشتر از هم دارند، احتمال فعالیت زنبور از کنار گل بیشتر است. افزون بر این هر چه گل‌ها پیر‌تر شوند، به سبب اینکه گلبرگ‌ها بیشتر از هم باز می‌شوند، زنبور‌ها بیشتر از کنار گل فعالیت می‌کنند. همچنین در رقم‌هایی که فاصله بین قاعده پرچم‌ها در آن‌ها زیاد است، فعالیت زنبور‌ها از کنار بیشتر است.برای اینکه دگرگرده افشانی به طور موثری انجام گیرد، زنبور می‌بایستی در همان نخستین روز باز شدن گل بر آن بنشیند، شاید بهتر آن باشد که رقم‌هایی از سیب قرمز لبنانی بیابیم که گل‌هایی فنجانی شکل داشته باشد تا زنبور عسل نتواند شهد را از کنار جمع آوری کند.

از آنجا که در زنبور، تمایل به یادگیری دیده می‌شود و این حشره، چَرا را از کنار ترجیح می‌دهد، بهتر است امکان و فرصت چرا از کنار هر چه کمتر برایش فراهم آید. یک رقم گرده دهنده مناسب با گل‌های فنجانی شکل که در قاعده پرچم‌ها فاصله‌ای نداشته باشد کاهش میزان فعالیت چرا از کنار در گل‌های سیب قرمز لبنانی را در پی خواهد دارد. درصد نسبتاً زیادی از زنبور‌ها در سیب گلدن از کنار فعالیت می‌کنند. در نتیجه استفاده از این رقم به عنوان گرده دهنده به افزایش تعداد زنبور‌هایی منجر می‌شود که از کنار گل سیب قرمز لبنانی شهد جمع می‌کنند.

فعالیت زنبور عسل تحت تأثیر شرایط آب و هوا قرار می‌گیرد. در دمای پایین‌تر از ۱۵/۶ درجه سانتی‌گراد، تعداد بسیار کمی از زنبور‌ها پرواز می‌کنند. اگر سرعت باد بیشتر از ۲۴ کیلومتر در ساعت باشد سبب کاهش فعالیت زنبور می‌شود و یا فعالیت آن را کاملاً متوفق می‌کند. شدت نور نیز اگر کمتر از ۶۰۰۰ فوت شمع باشد، کاهش فعالیت زنبور را به دنبال خواهد داشت.

نیروی حوزه‌ای (Field force) یا تعداد واقعی زنبوران عسل که در باغ فعالیت می‌کنند، از اطلاعات مهم و حیاتی است. برای تعیین نیروی حوزه‌ای در یک باغ باید به آهستگی در اطراف یک درخت کرد و تعداد زنبور‌هایی را که روی شکوفه‌ها در مدت یک دقیقه فعالیت می‌کنند شمرد. این کار را بایستی دست کم در مورد ۱۰ درخت، در دمای ۱۸/۳ درجه سانتیگراد یا بالاتر و زمانی که تقریباً باد نمی‌وزد تکرار کرد. از روی این شمارش‌ها، میانگین میانگین تعداد زنبور‌ها در هر درخت بر دقیقه تعیین می‌شود. در باغهایی که درختان به مرحله بلوغ رسیده‌اند می‌بایستی تعداد ۲۰ تا ۲۵ زنبور روی شکوفه‌های سیب، ۱۰ تا ۱۵ زنبور روی شکوفه‌های گلابی و ۲۵ تا ۳۵ زنبور روی شکوفه‌های گیلاس و آلبالو فعالیت کنند. این اعداد نشانه‌ی ان است که تعداد زنبور‌های گرده‌افشان برای یک گرده‌افشانی کامل کافی است.

بن سای" آمیزه ای از هنر و باغبانی

بن سای مجموعه ای از باغبانی و هنر است که به واسطه آن گیاه با یک تغییر شکل تحمیل شده به یک مجسمه زنده تبدیل می شود. هنرمند با استفاده از مفاد زیبایی، وهمی از طبیعت را در غالب شکل مینیاتوری پدید میآورد.

مقدمه:

بن سای مجموعه ای از باغبانی و هنر است که به واسطه آن گیاه با یک تغییر شکل تحمیل شده به یک مجسمه زنده تبدیل می شود. هنرمند با استفاده از مفاد زیبایی، وهمی از طبیعت را در غالب شکل مینیاتوری پدید میآورد. بنسای یک آرایش غیرطبیعی نیست بلکه در قالب یک تغییر شکل ساده، طبیعت اصلی را ذهن آدمی تداعی میکند.
بن سای در اصل واژهای ژاپنی و به معنی کاشت گیاهان در گلدانهای کم عمق است . به این ترتیب که گیاه در گلدانهایی کم عمق با خاک کم و در شرایط محدود کننده از نظر رشد قرار میگیرد و با آرایش زیبا وتربیت صحیح به درختی مسن ولی کوچک تبدیل می شود. برای تحقق این هدف تمام قسمتهای گیاه اعم از ریشه ها، تنه، شاخه ها، میوه ها و گلها حایز اهمیت هستند.

ریشه ها:

ریشه های گیاه بنسای شده، در عین استحکام، سلامت و گستردگی، باید ظاهری کهن به درخت ببخشند. درروشهای متقارن، نامتقارن و اریب، ریشه ها در تمام جهات گسترده شده اند. اما در روشهای بادزده، صخره،رویشی و .... ریشه ها غالباً در جهت خلاف انحنای تنه گسترده شده اند. تا بدین ترتیب به گیاه ظاهری متقارن ببخشند. تعدادی ازریشه ها روی خاک قرار داده میشوند تا قدمت درخت را از نظر ظاهری افزایش دهند و تصور فرسایش خاک را در سالهای گذشته در ذهن القا کنند. برای تحقق این مهم، در زمان انتقال گیاه به گلدان بزرگتر، تعدادی از ریشه ها را روی خاک قرار می دهند و روی آنها را با خزه اسفاگنوم و مقدار کمی خاک می پوشانند. در طی آبیاری های مکرر، این پوشش نازک، از بین میرود و پوست ریشه در معرض نور خورشید، سخت میشود و بدین ترتیب هدف ما در القای تصور کهن بودن گیاه تحقق می آید.
برای تشکیل ریشه های جدید در جهت مناسب، می توان ریشه را تا لایه کامبیوم خراش داد و روی آن را با خاک و خزه پوشاند. بعد از چند هفته، در محل زخم ریشه های جدیدی ایجاد میشود.

تنه:

گرچه همه قسمت های گیاه بن سای شده مهم است ، اما تنه گیاه اولین قسمتی است که توجه ناظر را به خود جلب میکند .تنه بن سای باید پوستی ضخیم ، یک پارچه و تودرتو داشته باشد . تنه باید به گونه ای باشد که هرچه به راس نزدیک میشود ضخامت آن کمتر شود . روی یک تنه خوب نباید آثار زخم ناشی از سیم پیچی دیده شود .

شاخه ها:

گیاهان در طبیعت ممکن است شاخه های در هم پیچیده داشته باشند . ولی در بن سای با سیم پیچی ، شاخه ها را به گونه ای تربیت می کنند ، که گیاه زیبا جلوه کند . معمولاً شاخه ها از نظر قطر و طول تفاوت دارند . شاخه های پایین تر ضخیم تر و بلندتر هستند و بخوبی در همه جهات گسترده می شوند . شکل هر شاخه به تنهایی نیز مد نظر است . در هنر بن سای بسیاری از شاخه های گیاه مطلوب به نظر نمی رسد . از این رو این شاخه ها را قطع می کنند .

برگها:

در یک بن سای خوب برگ ها سبز ، متراکم و کوچک است . گیاهانی که برگهای بزرگ دارند یا تعداد برگ آنها کم است ،برای بن سای مناسب نیستند . گیاهانی که برگ های کمی دارند ،درختی خزان کرده را تداعی می کنند . برگ های بزرگ نیز نسبت به اندازه کلی درخت بن سای شده، نامتناسب به نظر می رسند، برای آن که اندازه برگها کوچک شود ، از روش بیبرگی یا هرس برگ استفاده می کنند. این روش در کاهش اندازه برگ موثر است ولی در تغییر اندازه گلها و میوه ها زیاد مورد توجه نیست.

راس ساقه:

تنه به تدریج باریک می شود ، تا در انتها به راس منتهی شود. هرگاه به ارتفا‎ع کمتری نیاز باشد، می توان راس آن را قطع کرد و شاخه پایینتر از راس را که در راستای تنه است یا زاویه کمی با راستای تنه دارد ،به عنوان راس انتخاب و باپیچیدن سیم آن را تربیت کرد. در هر حال درخت بنسای شده باید دارای راس باشد.

پشت و روی یک بن سای:

بنسای را نباید به صورت یک گیاه طبیعی در گلدان رها کرد. بلکه باید آن را طبق طرح مورد نظر کاشت و تربیت کرد. بنسای باید در نظر یک ناظر به خوبی جلوه گری کرده و قسمت جلو و پشت آن با هم فرق کند. کاملترین قسمت، قسمت جلو است . برآمدگی تنه نباید در جلو قرار گیرد.انتهای تنه باید قابل رویت بوده و تنه در یک طرف انحنا داشته باشد. نوک ساقه یا راس در قسمت جلو باید به طرف ناظر باشد.در قسمت جلو نباید شاخهها درهم پیچیده باشند. همچنین نباید به طرف جلو رشد کنند و باید تمام شاخه ها به وضوح قابل دید باشند. قسمت پشت ، عمق مشخص و دیدگاه سه بعدی به گیاه می دهد، لذا یک یا دو شاخه در این قسمت تعبیه می گردد.

طرق مختلف پرورش بن سای

پرورش نهالی

1- مابوری یا پرورش نهالی که از طبیعت گرفته می شود.
2- پرورش نهالی که از طریق خوابانیدن به وجود می آید.
3-پرورش نهالی که از طریق جدا کردن به وجود می آید.
4- پرورش نهالی که از قلمه زدن به وجود می آید.
5- پرورش نهالی که از طریق پیوند زدن به وجود می آید.
6- پرورش نهالی که از طریق کاشت بذر به وجود میآید.
7- پرورش نشا که از یک خزانه فراهم شده است .

مشهورترین بنساهای ژاپنی به همین طریق پرورش یافته اند. نهالی که در طبیعت به دلیل شرایط نامناسب رشد، خود به خود کوتاه و کوچک مانده است ، برای مبدل شدن به یک بنسای زیبا تنها احتیاج به یک تربیت صحیح دارد.گیاهانی نظیر کاج سیاه ژاپنی ، کاج قرمز ژاپنی ، کاج سوزنی ، عرعر و ... را میتوان از این طریق بنسای نمود.
مزیت این روش ، صرفه جویی در وقت است . زیرا برای تهیه بنسای از طریق کشت بذر، حداقل به 5 الی 10 سال زمان نیاز داریم. در ژاپن گیاهانی را که با توجه به خصوصیات بنسای از طبیعت جمع آوری میکنند، �آراکی� می نامند. بسیاری از گیاهانی که در صخره ها و کوهستانهای مناطق گرمسیری و معتدل در شکاف صخره ها رشد کرده اند ، به علت شرایط خاص موجود در منطقه و محیط کشت، خود به خود بنسای و تبدیل به درختانی مسن، با ارتفاع کم شده اند.

خصوصیات آراکی:

گیاهی که از طبیعت انتخاب وجمع آوری می شود می بایستی واجد خصوصیات زیر باشد:

- در عین کامل بودن به اندازه کافی کوچک باشد تا در گلدان کم عمق و کوچک جای گیرد.
- ریشه های قوی و گسترده داشته باشد.
- شاخه ها باید به نحو مطلوب ، بسته به شیوه بنسای مورد نظر، آراسته باشند.
- شاخه ها باید به نحو زیبا و دلپذیری در اطراف تنه اصلی پراکنده شده باشند.البته اگر شیوه بنسای مورد نظر روش نردبانی باشداین خصوصیت مورد توجه قرار نمی گیرد.
- به اندازه کافی سرزنده ، شاداب ، سالم و قوی به نظر برسد، تا نیاز به مراقبت و نگهداری ویژه نداشته باشد.
- ارتفاع زیادی نداشته باشد.
- گیاه انتخابی باید از نوع درختانی باشد که طول عمر زیادی دارند.

بعد از انتخاب آراکی دورتا دور گیاه را خالی کرده و گیاه را سالم و بارعایت نکات باغبانی از محل رویش خارج میکنند.و با حصیر یا گونی دورتادور ریشه را میپوشانند. سپس با نخ و سیم، گونی یا حصیر را می بندند. قطع ریشه ها تا یک فاصله معینی از تنه، ضروری است. روش برش باید به صورت مورب باشد. گیاه را بعد از انتقال به گلخانه، در گلدانی می کارند. ته گلدان شن درشت، سپس یک لایه خاک و شن و پس از آن یک لایه ماسه و کود حیوانی و بعد شن شسته شده،ریخته میشود.
گیاه بعد از ترمیم، آماده بنسای و تربیت مخصوص شیوه مورد نظر است.

چند تذکر در این مورد ضروری به نظر میرسد:

1- نباید گیاه را در معرض باد قرار داد.
2- خاک اطراف گیاه نباید خشک شود.
3- در 2 روز اول نباید گیاه در معرض نور مستقیم قرار گیرد، ,مگر آن که نور تنها به گلدان گیاه بتابد.
4- به گیاهی که کاملا ریشه نگرفته نباید زیاد کود داد.
5- در صورتی که گیاه جوانه های متعددی تولید کرد، با توجه به شیوه بنسای انتخابی، جوانه های مناسب را نگه داشت و از تولید شاخه توسط بقیه جوانه ها جلوگیری کرد.
6- پس ازآن که گیاه کاملا شکل گرفت، میتوان آن را به گلدان زیباتری منتقل کرد.این عمل باید در ماه فروردین و اردیبهشت صورت گیرد.



پرورش به طریق خوابانیدن :

دومین روش آسان پرورش بنسای، روش خوابانیدن است . درختانی برای این روش مناسب هستند که بتوانند از طریق تنه یا شاخه، ریشه تولید کنند. برای نمونه میتوان از درختانی نظیر انار، افرا، نارون و یا صنوبر نام برد. درابتدا شاخهای را که جلوه مناسبی برای ایجاد یک بنسای دارد، انتخاب و قسمتی از شاخه را حلقه برداری میکنند. سپس آن را با اسفنج یا خزه اسفاگنوم می پوشانند . و اطراف آن را با پلاستیک مسدود میکنند. بعد از یکی از دو سال میتوان ساقه را قطع کرد و قسمت مورد نظر را به گلدان منتقل کرد. پس از آن روشهای تربیتی و سیم پیچی آغاز میشود.

سایر روشها

برای بنسای کردن گیاه از روشهای دیگری مانند پیوند زدن نیز استفاده میشود. در این روش از گیاهانی که به شرایط محدود بنسای، مقاوم هستند، به عنوان پایه استفاده میشود. پیوند آن نیز از نوع زینتی است.

شیوه های بنسای:

درختان در طبیعت در شرایط و موقعیت مختلفی رشد میکنند. بعضی از آنها عوامل رشد مناسب را در اختیار دارند در حالی که برخی از گیاهان در کوهستانها و مناطق شیبدار یا در کنار دریا و بادهای تند رشد میکنند. به همین دلیل مجبورند در برابر این عوامل نامساعد مقاومت کنند. این مبارزه، باعث تغییر شکل در گیاه میشود و شکلهای گوناگونی که غیرقابل شمارش هستند؛ پدید می آید. در یک بنسای خوب، سعی میشودکه از اشکال اصلی که در طبیعت وجود دارد تقلید شود. برای انتخاب شیوه بنسای آگاهی از طبقه بندی آنها ضروری است.
بنسایهایی که زیر 15 سانتیمتر ارتفاع دارند بنسای مینیاتوری نامیده میشود.بن سای کوچک 15 تا 32 سانتیمتر ؛ بن سای متوسط 32 تا 60 سانتیمتر و بن سای بزرگ بیش از 60 سانتیمتر ارتفاع دارند . اندازه یک بن سای باید با اندازه یک درخت روییده شده در طبیعت متناسب باشد . برای مثال بوته هایی مانند رزهای پا کوتاه یا شاه پسند درختی ؛ وقتی به رشد کامل می رسند 5/0 تا 2 متر ارتفاع دارند . بنابراین برای بن ساهای مینیاتوری یا کوچک متناسب هستند . درختانی که در طبیعت ارتفاع آنها به 2 تا 4 متر می رسد ؛ مثل ختمی درختی برای بن ساهای متوسط مناسب هستند . درختانی که تا ارتفاع زیادی رشد می کنند مثل چنار ؛ کاج ها و .......... برای بن ساهای بزرگ مناسب هستند .



روش تربیت بن سای ساقه


راست متقارن:

در این روش درخت در یک مسیر مستقیم رشد می کند . ریشه ها نیز در همه جهات عمود بر ساقه گسترده شده اند . در این روش ، درخت را به گونه ای تربیت می کنند که درختی رشد کرده در شرایط کاملاً مناسب و طبیعی ، در ذهن تداعی شود . برای ایجاد شکل ساقه راست متقارن ، باید پایین ترین شاخه را در حدود یک سوم ارتفاع تنه حفظ کرد و با سیم پیچی مانع حرکت آن به سمت جلو شود. آشفتگی شاخه ها باعث پنهان شدن قسمت عقبی و پشت درخت میشود. تعیین اولین شاخه مهم است زیرا موقعیت شاخه دوم با توجه به شاخه اول معین میشود. دومین شاخه بلند در قسمت دیگر وکمی بالاتر باشد. این شاخه باید کمی به قسمت پشت متمایل باشدو به گونهای پرورش داده شود، که مقداری از قسمت زیر شاخه در دید ناظر قرار گیرد. این شاخه به تاج درخت عمق میبخشد. سومین شاخه در قسمت عقب و کمی بالاتر از دومین شاخه قرار میگیرد. چهارمین شاخه در راستای دومین شاخه است. شاخه های دیگر نیز به همین ترتیب و به صورت متناوب قرار خواهند گرفت. شاخه ها نباید در دید ناظر بالای سر یکدیگر قرار گیرند زیرا در این صورت به یک میزان از نور خورشید و جریان هوا، بهره مند نخواهند شد.

روش ساقه راست نامتقارن :

در این روش، مانند روش متقارن، درخت رو به بالا رشد میکند ولی تنه دارای انحناهای بسیار زیبایی است. انحناها بیشتر به صورت زیگزاگ است. اما شاخه ها وضعیتی مشابه با روش متقارن دارند. در این روش راس ساقه اندکی به یک طرف کج شده است.

روش اریب :

این روش بسیار آسان است و برای افراد مبتدی در نظر گرفته میشود، در زمانی کوتاه نیز میتوان آن را ایجاد کرد. در این روش تنه درخت با انحنایی حدود 45 درجه به طرف راست یا چپ متمایل میشود. بدین ترتیب تنه ابتدا به یک طرف مایل شده و دوباره بعد از طی فاصله کوتاه درمسیر اولی قرار میگیرد. اولین شاخه، قوی و نیرومند است و در مکانی که انحنای تنه شروع میشود، واقع شده است. این شاخه یا به صورت افقی گسترده میشودیا روبه بالا متمایل میگردد و بیشترین نور را دریافت میکند. روش تنه کج، درختی را درذهن القا میکند که در اثر نیروهای طبیعی، به این شکل درآمده است.
گستردگی ریشه بیشتر در خلاف انحنای تنه است. این روش خلق یک بنسای و یک نمونه جالب را برای هنرمندان امکانپذیر می سازد.

روش بادزده:

در روش بادزده، یک بنسای را باید آن گونه شکل داد که همانند یک درخت یا گروهی از درختان باشد که در یک مکان بادخیز یا در مجاور ساحل یا در نوک تپه رشد کرده اند.
در این روش تنه مستقیم است، ولی با زمین زاویه میسازد( عمود بر زمین نیست). زاویه خط تنه از راستای شاقولی حدود 45 درجه است. راس ساقه نیز در مسیرخمیدگی است. شاخه ها باید همچنان به صورت افقی حفظ شوند. خمیدگی درخت و وضع شاخه ها، این تصور را درذهن ناظر القا میکند که درخت در پیکاری طولانی با بادهای شدید است.

روش نردبانی :

این روش، که بسیار ساده است، برای بنسای کردن گیاهانی که از طریق خوابانیدن ریشهدار شدهاند. استفاده میشود. این گیاهان را به گونهای تربیت میکنند که تمام شاخه های آنها در یک جهت قرار گیرند. سپس تنه گیاه را به صورت افقی، به طوری که شاخه ها رو به بالا قرار گیرند، دریک ظرف قرار میدهند و روی آن خاک می ریزند. برای تسریع ریشه زدایی، در زیر هر شاخه قسمتی از تنه را زخمی میکنند.
میتوان بین شاخه ها قطعات سنگ قرار داد تا بنسای نمای کوهستانی به خود بگیرد. بدین ترتیب سیمای یک جنگل در ذهن القا میشود.

منبع : http://shamiz.ir

آموزش پیوند زدن در درختان میوه

 

پیوند از نظر فیزیولوژیکی و بیولوژی

پیوند زدن که در حقیقت عبارت از زخم کردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور کردن دو نبات مختلف به زندگانی با یکدیگر است، تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.

جوش خوردن پیوندک و پایه

برای اینکه فسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یکدیگر زندگانی کرده  و تولید نهال جدید کند و بهره کافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یکدیگر کامل باشد یعنی باهم جوش خورده  یکی شود.این موضوع ممکن نیست مگر آنکه پایه و پیوندک با یکدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یکدیگر شروع به فعالیت کرده نسج جوانی به وجود آورد.برای حصول این مقصود، باید دو طبقه مولده پایه و پیوندک با یکدیگر منطبق شده به یکدیگر بچسبند یعنی هیچ قسم مانع از مایع  یا جامد  و یا بخار بین آنها قرار نگیرد.

در نباتات علفی تقریباً تمام سلولهای پایه و پیوندک نمو کرده یک نوع سنجش پارانشیمی تولید می کند که فضای بین پایه و پیوندک را پر می نماید.در نباتات خشبی این عمل تقریباً فقط بوسیله سلولهای طبقه مولده انجام می گیرد.پس از آنکه فضای بین پایه و پیوند به وسیله این نسج پر شد یک طبقه از سلولهای آن تبدیل به طبقه مولده شده و شبیه پلی رابط بین طبقه مولده پایه  و این طبقه در پیوندک می شود که من بعد مانند کامبیوم معمولی درخت  در داخل  تولید آوندهای چوبی نموده  و در خارج تشکیل آوندهای آبکشی می دهدو بدین ترتیب اتصال و یکسره شدن آوندها از پایه به پیوند عملی می شود.

در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پایه و پیوندک در بین نباشد جوش خوردن  دو قسمت درخت پیوندی حتمی است ولی در نباتات یک لپه این امر غیر ممکن است و اگر هم پایه با پیوندک جوش بخورد دوام آن حداکثر یک سال خواهد بود.( بنا بر تجربیات شوبرت در کتاب مولیش) علت عدم موفقیت درپیوند کردن  نباتات یک لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوی  و عدم وجود طبقه مولده متصل  به هم می باشد.

قرابت پیوندک با پایه

جوش خوردن پایه و پیوندک تابع دقت  در عمل قرار دادن پیوندک روی پایه می باشد ، یعنی دو طبقه مولده باید حتماً با یکدیگر تماس حاصل کنند ولی برای منظور مورد بحث یعنی جوش خوردن  دو قسمت  با یکدیگر  این شرط کافی نیست زیرا علاوه بر لزوم تطبیق دو طبقه مولده طبیعت دو گیاه  مورد عمل نیز باید با یکدیگر وفق دهد و یا به عبارت دیگر  تجانس و قرابتی  نیز بین انها برقرار باشد.تا عمر درخت پیوندی زیاد شده  و بهره کافی دهد.در پاره ای از نباتات مشاهده می شود که دو نوع گیاه مختلف مانند درخت گلابی و درخت به کاملاً با یکدیگر جوش خورده تولید درختی پر بهره و نسبتاً قوی می نماید.در بعضی از درختان دیگر حتی افراد یک جنس را که ژانر می نامند نمی توان با یکدیگر پیوند نمود مثلاً  سیب و گلابی که هر دو از یک جنس ولی جور مختلف می باشند اغلب با یکدیگر جوش نمی خورند و اگر هم اتفاقاً پایه .و پیوندک با یکدیگر جوش خورد عمر درخت پیوندی خیلی کوتاه می باشد و از نظر اقتصادی کم بهره خواهد بود.این قرابت و تجانس که امری است طبیعی  گاهی به اندازه کار پیوند زدن را مشک می کند که  پاره ای از درخت های سیب  را نمی توان با یکدیگر پیوند نمود.مثلاً درخت سیبی که دارای چوب نرم است و درخت سیبی که چوب آن سخت می باشد با یکدیگر قابل پیوند نیست.

موضوع تجانس بین پایه و پیوند که از مسائل مهم پیوند زدن  و یکی از شرایط  لازم موفقیت در عمل پیوند می باشد کاملاً تجربی است .یعنی فقط عمل و ازمایش نشان می دهد که چه نوع گیاهی  یانبات دیگر  قابل پیوند کردن است.

در قاعده عمومی و بطور کلی می توان گفت  که گونه های مختلف یک جنس با یکدیگر قابل پیوند کردن می باشد.موفقیت در پیوند دو جنس مختلف مشکل و به طور استثناء   حاصل می شود ودر چنین مواقع درخت پیوندی ضعیف  و یا کم عمر است و پیوند افراد و خانواده مختلف با یکدیگر غیر ممکن است.

اثر متقابل پیوندک  و پایه روی یکدیگر و نتایج آن

عده ای از دانشمندان ( من جمله مولیش) معتقد هستند که پایه و پیوندک در یکدیگر تاثیر ندارند زیرا هیچ  یک از تغییرات حاصله ارثی نیست  و با بذر قابل تکثیر  و تولید مجدد نمی باشد.دسته ای دیگر مانند دانیل و بوف عقیده دارند که تاثیر متقابل دو قسمتی که با یکدیگر  زندگانی می کنند زیاد است  و این  تغییرات ارثی می باشد  و حتی ممکن است  منجر به ایجاد  گونه جدیدی بشود مانند بذری که  از پیوند کلم معمولی روی ریشه شلغم به دست می آید.

1- در پاره ای از درختان رنگ میوه  و یا رنگ برگ  و گل در اثر انتخاب پیوند مناسب تغییر می کند مثلاً اگر یک گوجه فرنگی را که دارای برگهای قرمز رنگ است روی گوجه آمریکایی پیوند کنند  رنگ برگ آن تیره تر می شود تا آنکه همان گونه را روی گوجه معمولی پیوند بزنند.

2- نتیجه دیگر اثر متقابل پایه و پیوندک  مقاومت بیشتر درخت پیوندی به بیماریها و سرمای زیاد می باشد.

3- یکی دیگر از تاثیرات پیوند کردن درختی کم شدن  عمر بعضی از درختان پیوندی است.هر گاه پسته معمولی را روی درختی از گونه خود و یا از گونه آتلانتیکا پیوند کنند درخت پیوندی در حدود دویست سال عمر می کند ولی درخت پسته ای که در آن پیوندک پسته معمولی و پایه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بیش از 60 سال عمر نمی کند 

فواید پیوند

1- در گیاهانی که نمی توان آنها را با قلمه  و یا پا جوش ازدیاد نمود برای حفظ مشخصات خارجی و داخلی یعنی ژنتیکی  پایه مادری از پیوند استفاده می نماید به عبارت دیگر پیوند  کردن  تغییری  در خواص ظاهری و یا باطنی پیوندک نمی دهد.

2- درختان کهن که به علتی قسمت  هوایی ان از بین  رفته  و یا فرسوده شده باشد ولی ریشه آن قوی  و فعال است  می توان ان درخت را به وسیله پیوند جوان کرد و این عمل را نسبت به نوع درخت  تا حداکثر 5 مرتبه تکرار نمود.

3- در درختان ضعیف که مقدار ریشه در آنها کم بوده  و یا طبیعاتاً قادر به جذب شیره خام به اندازه کافی نمی باشند با پیوند  کردن شاخه  ریشه داری به تنه ان جبران کمبود شیره خام را نموده  قسمت هوایی چنین درختی قوی می گردد.این کاملاً کاملا شبیه به تزریق خون در بدن بیماری است که مقدار زیادی از خون خود را  از دست داده باشد با این تفاوت که نزد انسان پس از یک یا چند مرتبه تزریق کمبود خون تامین شده  و تکرار عمل لازم نیست ولی در درختان این تزریق شیره خام اضافی باید همیشگی باشد  و به این جهت است که با پیوند کردن پایه ریشه داری که در نزدیکی درخت مورد عمل  کاشته شده  برای همیشه  منبع شیره خامی در دسترس آن قرار می دهند.

4- اغلب اتفاق می افتد که در زمستان  جانوران جونده  مانند خرگوش  به باغ  آمده پوست درختان را می جوند و از این را ه اغلب  باعث خشک شدن درخت می گردند.برای نجات درخت از مرگ حتمی کافی است دو سر شاخه جوان را در بالا و زیر خم  حاصله  از دندان جانور  به طوری که بعداً شرح خواهیم داد پیوند کنند.

پس از دو یا سه سال شاخه های جوان پیوند شده قوی گردیده  و علاوه بر رساندن مقدار کافی  شیره خام  به درخت  وزن قسمت هوایی آن را نیز تحمل نموده  تاج درختبر جا می ماند و در این موقع اگر شدت آسیب زیاد باشد  به حدی که نتوان باقی مانده تنه زخمی درخت را یعنی قسمتس که بین دو محل پیوند قرار گرفته  نگاه داشت  آن را قطع می کنند و درخت به جای یک تنه دارای چهار پایه خواهد شد.

5- هر گاه درختی در محل معینی نتواند به وسیله ریشه  خود تهیه مواد غذایی کند از پیوند استفاده  نموده  درخت مطلوب را روی پایه دیگری که قرابت  و تجانس با درخت مورد بحث داشته باشد  پیوند می نمایند مانند بادام  که در اراضی  مرطوب نمی توانند زندگانی کنند و یا رازقی در خاکهای آهکی  در این صورت بادام را روی گوجه و رازقی را روی یاس  معمولی که قادربه زندگانی در خاک آهکی می باشد پیوند می کنند.

6- در درختانی که روی ریشه خود  ضعیف و یا زیادتر از حد معمول  و لازم قوی می شوندباغبان با پیوند نمودن این نوع درختان  روی پایه مناسب دیگر قدرت و یا ضعف قسمت هوایی درخت مورد عمل را بنابر میل خود تغییر می دهد.مانند پیوند درخت گلابی روی پایه به.درخت به طبیعتاً کوتاه و تقریباً درختچه است و ریشه آن نیز کم و سطحی می باشد.پیوند درخت گلابی روی درخت به از این ضعف  و کمی ریشه استفاده نموده کوتاه و کم رشد می شود ولی در عوض دارای میوه شیرین تر و کمی مرغوب تر می گردد.

7- در پاره ای از درختان مانندپسته گل نر و ماده  از یکدیگر مجزا و روی دو درخت جدا قرار دارد به نحوی که اگر تمام درختان پسته در باغی به تنهایی  از درخت نر یا ماده تشکیل شده باشند آن باغ هیچگاه بهره نخواهد داد.و لازم است حتماً هر دو نوع درخت را نزدیک یکدیگر کاشت.معمولاً در بدر تاسیس باغ پسته برای هر 9 عدد درخت پسته ماده یک درخت نر به منظور تامین مقدار لازم پلن یا گرده برای تلقیح می کارند ولی در اغلب باغات کهنه مانند باغات پسته دامغان مشاهده می شود که تمام درختان باغ از نوع  ماده می باشندو مقدار حصول باغ پسته بسته به وزش باد یا وجود یک درخت یا چند درخت نر در باغات مجاور می باشد و بنابراین اولاً درختان هر سال میوه نمی دهندو یا اگر میوه دار شوند، مقدار آن سیار کم می باشد.برای رفع این عیب و اصلاح  باغ کهنه باید از پیوند استفاده نمود.به این طریق که روی پاره ای از درختان ماده که به فاسله منظمی از یکدیگر قرار دارند یک شاخه را باجوانه درخت نر پیوند می نمایند تا هر سال مقدار کافی گرده برای بارور کردن گلهای ماده موجود باشد و بهره برداری از باغ هر سال منظم و مرتب گردد.

8- معمولاً گیاهانی که از بذر یا هر وسیله غیر تناسلی به غیر از پیوند به وجود می آیند پس از مدتی زندگانی و رسیدن به حد بلوغ که بطور متوسط 6تا 7 سال به طول می انجامد شروع به میوه دادن  و یا گل کردن می نماید.در صورتی که اگر همین درختان بوسیله پیوند زیاد شوند پس از مدت کوتاهی که حداکثر از 2تا3 و یا 4 سال تجاوز نمی کند  شروع به گل کردن و میوه دادن  می نماید. بنابراین یکی دیگر از فواید پیوند تسریع در بهره برداری می باشد.

9- در آزمایشگاه ها مخصوصاً در مورد اصلاح میوه و یا ایجاد انواع جدید بوسیله دو رگ گیری لازم است که قبلاً نوع میوه حاصله مورد آزمایش قرار گیرد و کاشتن بذر همیشه حصول  مقصود را  به تاخیر می اندازد  در صورتی که پیوند دوره آزمایش را کوتاه می کند.

10- در پاره ای درختان پیوند قدرت بار دادن درخت پیوندی را زیاد می کند.

11- معمولاً تکثیر مکرر گیاهی در مدت طولانی با تقسیم ریشه یا بذر خالص نیکو و جلب توجه گیاه را از بین برده و محصول نامرغوبی جایگزین  میوه یا گل مرغوب آن می گردد و این خاصیت  در اصطلاح  علمی انحطاط یا دژنرسانس  نام دارد .مثلاً  گل کوب  را هر گاه به وسیله تقسیم غده ریشه  ازدیاد نمایند پس از مدتی گلها کوچک و نامرغوب می شود.برای جلوگیری از انحطاط و یا اقلاً به تاخیر انداختن آن  می توان از قلمه و یا پیوند استفاده نمود.

12- بعضی از درختان تولید پاجوش فراوان می کنند. پاجوش زیاد باعث ضعف درخت  می شود  و قطع و بر طرف کردن آنها نیز دشوار  و مستلزم مراقبت دائمی و هزینه می باشد.مانند انواع یاس درختی و پاره ای از گل های سرخ و نسترن  برای رفع این زحمت اغلب گل یا میوه مطلوب را روی پایه ای که طبیعتاً پاجوش نمی دهد پیوند می نمایند.

13- اغلب مشاهده می شود که درختی با دارا بودن  تمام شرایط  لازم برای میوه دادن مانند سن بلوغ قدرت کافی و عدم شاخ و برگ زیاد معهذا میوه نمی دهد.علت این امر هنوز کاملا روشن نیست ولی تجربه نشان داده است که هر گاه چند جوانه گل از درخت همجنس روی یکی از شاخه های آن پیوند کنند درخت مورد عمل در سالهای بعد مرتباً  میوه خواهد داد.

گُلخانه

گُلخانه

به فضای محدودی اطلاق می­شود که قابلیت کنترل شرایط محیطی مناسب را برای رشد گیاهان از نواحی مختلف در طی فصول مختلف یک سال داشته باشد. طبق این تعریف از جمله عملکرد گل­خانه، فراهم کردن شرایط محیطی لازم و مورد نیاز محصولی معین است. گل­خانه­ها بر حسب اینکه چه نوع مصالح ساختمانی در آن‌ها بکار برده شده است به نوع ثابت و متحرک تقسیم‌بندی می­شوند.  

شهرک گلخانه ای 150 هکتاری در جنوب مکزیک